مطلقه بودن ولایت فقیه به چه معناست؟
مطلقه بودن ولایت فقیه به چه معناست؟
مطلقه بودن ولایت فقیه به چه معناست؟
در ولایت مطلقه، از چهار جنبه میتوان معنای اطلاق را بررسی کرد.
اطلاق مکانی: یعنی محدوده مکانی ولایت ولیفقیه به هیچ مرز جغرافیایی مقید نمیگردد. دلیل آن هم این است که اسلام به عنوان کاملترین دین برای تمامی بشریت بوده و مرزهای سیاسی و جغرافیایی به هیچ وجه نمیتواند حد عقلی حقانیت یک مکتب باشند. بنابراین به همان دلیلی که مرزهای جغرافیایی باعث تعدد مکتب حق نمیشود، باعث تعدد ولی اجتماعی نیز نمیگردد. هرچند ممکن است درعمل این مرزهای جغرافیایی موانعی برای اعمال چنین حاکمیتی ایجاد نمایند.
حتی به همین دلیل ولایت ولی فقیه بر کافری که تحت ذمه اسلام باشد نیز جاری است و اعمال چنین حاکمیتی بدین منظور است که ولی فقیه بتواند هماهنگ سازی فکری و اجرایی پیروان سایر ادیان توحیدی را نیز به دست گرفته و از توان آنها برای اقامه توحید در عالم بهره گیرد.
اطلاق زمانی: یعنی هیچ مقطع زمانی نخواهد بود که احتیاج چنین ولایتی از بین برود و بشریت بی نیاز از ولایت ولی فقیه گردد. زیرا مراحل تکامل بشریت عقلا تمام شدنی نیست و تا آنجا که انسان میل به کمال خواهی دارد احتیاج به رهبری فرزانه برای هدایت به سمت این کمال را دارد.
اطلاق موضوعی: یعنی ولایت ولی فقیه تا آنجا گسترده است که ولایت دین برجامعه سایه افکند. ولایت او بر کلیه روابط و ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جامعه جاری است. حتی میتوان گفت چنین ولایتی منحصر به ولایت دینی ولی فقیه نیز نیست و در سایر نظامها نیز در صورتی که بخواهند توان جامعه مصروف فرهنگ مورد پذیرش عموم جامعه گردد، چنین شکل و گسترهای از ولایت اجتناب ناپذیر است. برفرض تنزل، حداقل برای جامعه اسلامی که به دنبال حاکمیت دین بر جامعه و هماهنگ سازی رفتارهای عمومی مردم بر محور ارزشها و مقاصد دینی است اطلاق ولایت اجتماعی ضروری است.
اطلاق حکمی: یعنی رأی ولی فقیه نافذ است و آحاد جامعه باید تسلیم رأی او باشند، همانند ولایت قاضی درموضوع مورد درگیری که ولایت مطلق دارد. ولایت مطلقه به این معنا نیست که حاکم هرگونه که خود خواست عمل میکند، بلکه به این معناست که پس از صدور فرمان ولی فقیه حکم ولی فقیه مانند حکم قاضی منشأ اثر میشود و باید به آن عمل شود، حتی اگر اطمینان داشته باشیم که حق با طرف مقابل است.یعنی مطلق بودن ولایت ولی فقیه در نافذ بودن حکم و فصل الخطاب بودن رأی ایشان است.